دلنوشته های یه دلخسته

دستها بالا بود. هر کسي سهم خودش را طلبيد.سهم هر کس که رسيد،
داغ تر از دل ما بود ولي نوبت من که رسيد،
سهم من يخ زده بود! سهم من چيست مگر يک پاسخ
پاسخ يک حسرت! سهم من کوچک بود
قد انگشتانم عمق آن وسعت داشت
وسعتي تا ته دلتنگيها شايد از وسعت آن بود که بي پاسخ ماند!



نظرات شما عزیزان:

نام :
آدرس ایمیل:
وب سایت/بلاگ :
متن پیام:
:) :( ;) :D
;)) :X :? :P
:* =(( :O };-
:B /:) =DD :S
-) :-(( :-| :-))
نظر خصوصی

 کد را وارد نمایید:

 

 

 

عکس شما

آپلود عکس دلخواه:





نوشته شده در دو شنبه 9 بهمن 1391برچسب:,ساعت 21:0 توسط S0hRaB| |


Power By: LoxBlog.Com